مهراد جون شیطون بلای مامانمهراد جون شیطون بلای مامان، تا این لحظه: 12 سال و 11 ماه و 16 روز سن داره

شکلکیه شکلک . بدو بدو بیا ببین تا نبینی نمیشه

10 ماهگی مهراد و یه اتفاق بد

1391/1/9 14:19
954 بازدید
اشتراک گذاری

دیروز مهراد کوچولو پا به 10 ماهگیش گذاشت و وارد دهمین ماه زندگیش شد .

عسل طلای من الان چند تا قدم ور میداره ولی یه خورده تنبله البته باز داره دندون در میاره دو تا دندون دیگه بغل دو تا دندون پایینش .

واما اتفاق بدی که برای مهراد افتاد و خدا خواست و هیچیش نشد .

امروز بعد خوردن صبحانه مهرادو گذاشتم توی رورویکش تا بازی کنه داداشش هم  توی اتاقش داشت روی تختش کارتون نگاه میکرد .

مهراد با رورویکش رفت توی اتاق داداشش اخه مهراد داداششو خیلی دوست داره .

منم رفتم توی آشپزخونه به کارام برسم بعد دیدم صدای بلندی مثل افتادن چیزی از جای بلندی اومد . بله دیدم پشتش گریه مهراد بود که قطع نمیشد بدو بدو رفتم تواتاق دیدم مهراد به پشت رو زمین افتاده و یه بند گریه میکنه و داداشش هم همینجوری نگاش میکرد و ترسیده بود .

رفتم مهرادو بلند کردم آوردمش تو هال دیدم مهراد رنگش شده مثل گچ و زیر چشماش و لبش کبود شده واقعا بد جوری به سرش ضربه خورده بود فک کنم اصلا چند ثانیه توی سرش خون گردش نداشت یعنی تو اون لحظه فکرکردم که مهراد خدایی نکرده ...................

اینقدر خدا رو تو اون لحظه صدا کردم و سر مهرادو مالیدم که مهراد ساکت شد و حالش بهتر شد خدایا ازت ممنونم و شکرت میکنم .

مثل اینکه داداش مهراد وقتی مهراد میره تو اتاقش اونو بغل میکنه و از رورویکش در میاره و میاردش رو تخت که پیشش باشه و متوجه نمیشه و مهراد بر میگرده و با سر محکم از روی تخت میفته .

 

اینم عکسهای مهراد :

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (8)

مامان علیرضا
10 فروردین 91 2:12
سلام خدارو شکر که به خیر گذشت مواظب گل پسرت باش از طرف من ببوسش
مامان علیرضا
10 فروردین 91 2:29
سلام سال نو تون مبارک ایشالا که به همراه خانواده صد تا عید ببینید سال خوب و خوشی داشته باشین
مامان متین
10 فروردین 91 22:45
عزیزم .به خیر گذشت. خدا خیلی دوستتون داره. خداروشکر
مرضیه مدیر وبلاگ کل کل
11 فروردین 91 1:05
جدیدا رفاقتا دو حالت بیشتر نداره یا تو آویزون رفیقتی ، یا رفیقت آویزون تو بعضیا تو زندگى آدم نقش هله هوله رو بازى می کنن ظاهره شون قشنگ و با مزه اما جلو رشدمون رو می گیرن هیچ لذتی بالاتر از این نیست …که جواب تلفن های کسی رو ندی ، که قبلا جوابتو نمیداد این دبستانى هایى که تو هفته دو روز تعطیلن، اگه پسفردا بیان زِر زِر کنن که ما نسل سوخته ایم و اینا، جورى با پشت دست بزنید تو دهنشون که دیگه نتونند بلند بشن دقت کردین اگه انگشتت با تبر قطع شه، دردش کمتره تا اینکه با کاغذ بریده بشه؟؟ یارو توی کوه داشته قدم میزده یه زمرد پیدا کرده به وزن یازده و نیم کیلوگرم! اونوخ من یه بیست و پنش تومنی توی خیابون دیدم خم شدم وردارم خـِشتـَکم جر خورد پسر یه اشتباه میکنه دختر سرش داد میزنه پسر بعد معذرت خواهی میکنه دختر یه اشتباهی میکنه پسر سرش داد میزنه دختر میزنه زیر گریه بازم پسر معذرت خواهی میکنه مرسی عزیزه دلم بابت تبریک تولده میسی میسی خیلی دوست دالم
مامان اسراواسما
12 فروردین 91 9:05
خدا رو شکر بخیر گذشته
مامان نازنين رقيه
13 فروردین 91 15:35
چقدر خدا بهش رحم كرده صدقه واسش بنداز عكس هاش خيلي نانازن ماشالله گل پسر
پرنیا جون و مامانش
15 فروردین 91 9:18
مهرداد گل خاله چی شدی عزیزم خاله فدات خدا نکنه خیلی ناراحت شدم ازطرف من یه بوس کله گنده ازش بگیرین.انشالله بهتر باشیگل خاله خدا رو شکر به خیر گذشت.


مادر آیاتای
16 فروردین 91 1:21
سلام به مامان مهراد جون. خدا رو شکر که به خیر گذشت. سال نوتون مبارک. انشاله سال خوبی در پیش داشته باشید. شاد و پاینده.